روایتی مستند از یک بلاتکلیفی طولانی و نفوذ شبکهای در صنعت لبنیات ایران
بزرگترین مجموعه لبنی کشور، «پگاه»، ماههاست بیسکان مانده؛ خلأی که مسیر نفوذ شبکهای سازمانیافته موسوم به «حلقه داوود» را هموار کرده و امنیت غذایی جامعه را نشانه گرفته است. در سایه سکوت وزارت رفاه و نهادهای نظارتی، این شبکه تلاش میکند یک نیروی اخراجی با سابقه تخلفات را بر صندلی مدیریت حساسترین شرکت غذایی ایران تحمیل کند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری آنا، این روزها که آلودگی هوا نفس ایران را تنگ کرده، توصیههای پزشکان و رسانهها درباره لزوم افزایش مصرف لبنیات بیش از هر زمان دیگری شنیده میشود. از مدارس تا خانهها، همه میدانند که کلسیم و پروتئین موجود در لبنیات یکی از مهمترین سپرهای بدن در برابر اثرات ریزگردها و آلودگیهای سنگین شهری است. اما درست در همین مقطعی که مصرف لبنیات باید تقویت شود، بازار این محصولات تحت فشار شدید قرار گرفته و قیمتها بیقاعده افزایش یافته است.
در پی این آشفتگی، توان خرید خانوارها کاهش پیدا کرده و سرانه مصرف لبنیات به پایینترین سطح خود نزدیک شده؛ وضعیتی که انتقادهای فراوانی را برانگیخته است.
با این حال، درست زمانی که مردم انتظار دارند دولت و نهادهای مسئول شرایط را برای مصرفکنندگان تسهیل کنند، شرکت «پگاه» ـ بهعنوان بزرگترین مجموعه لبنی کشور که طبیعتاً باید نقش تنظیمکننده بازار را ایفا کرده و کارکرد پایدار خود را در حوزه امنیت غذایی پیگیری کند ـ ماههاست بدون مدیرعامل ثابت اداره میشود. این خلأ مدیریتی، مسیر نفوذ و اثرگذاری برخی حلقههای اقتصادی را بر تصمیمهای خرد و کلان شرکت هموار کرده است.
گزارشی که پیش رو دارید، حاصل بررسی اسناد رسمی، قراردادهای داخلی، دادههای صنعت لبنیات و گفتوگو با چند تن از مدیران و فعالان باسابقه این حوزه است. این بررسیها نشان میدهد که یک «دربگردان مدیریتی» میان بخش دولتی و یک گروه اقتصادی بزرگ، پگاه را به نقطهای رسانده که آینده آن نهتنها برای تولیدکنندگان، بلکه برای سلامت عمومی جامعه نیز اهمیت یافته است.
بستر نفوذ در خلأ مدیریتی
رصد مستمر تغییرات بازار لبنیات در ماههای اخیر نشان میدهد که قیمت بسیاری از اقلام لبنی، بدون آنکه اعلام رسمی صورت گیرد، روندی افزایشی داشته است. گزارشهای میدانی نیز تأیید میکند که مصرف شیر ـ بهویژه در میان خانوادههای کمدرآمد ـ با کاهش نگرانکنندهای روبهرو شده است؛ کاهشی که بهگفته کارشناسان، در بلندمدت میتواند سلامت کودکان و گروههای سنی مختلفِ نیازمند مصرف روزانه لبنیات را با آسیبهایی جدی و در برخی موارد غیرقابل جبران مواجه کند.
در چنین شرایطی، انتظار میرفت شرکت پگاه همچنان نقش تاریخی خود را که از دهه ۷۰ بهعنوان تنظیمکننده اصلی بازار لبنیات بر عهده داشت، حفظ کند. با این حال، خلأ مدیریتی ناشی از نبود مدیرعامل و فقدان یک تصمیمگیر ثابت، این مجموعه بزرگ را از یک بازیگر اثرگذار به بازیگری منفعل و کمتحرک در بازار تبدیل کرده است. این در حالی است که پگاه در گذشته، حتی در سختترین دورهها نیز توانسته بود جایگاه و وزن خود را حفظ کند؛ اما بلاتکلیفی مدیریتی کنونی، آن را از نقش تنظیمگر به بازیگری منفعل و فاقد ابتکار عمل بدل کرده است.
کاهش سهم بازار؛ نخستین علامت عقبنشینی پگاه
طی ماههای اخیر، سهم بازار پگاه در چند قلم کالای پرفروش کاهش یافته است؛ رخدادی که در کارنامه این شرکت کمسابقه محسوب میشود. کارشناسان، نظام مدیریتی متزلزل پگاه را ریشه اصلی این افت میدانند و معتقدند بیتحرکی مدیریتی، رقبا را جسور کرده و موجب شده بخشهایی از بازار سنتی این شرکت از دست برود. با این حال، وضعیت موجود صرفاً به یک علت یا به عقبنشینی تجاری محدود نمیشود و ابعاد گستردهتری دارد.
نگاه نقادانه به عملکرد صنایع مشابه نشان میدهد که ضعف مدیریتی در بخشهایی که مستقیماً با سلامت عمومی جامعه در ارتباطاند، بازخوردهایی بهمراتب فراتر از حوزه اقتصادی به همراه دارد و میتواند پیامدهای سیاسی مهمی را نیز رقم بزند.
رد پای «حلقه داوود»
اگرچه پگاه در ماههای اخیر حضور کمرنگتری در بازار لبنیات داشته، اما بهنظر میرسد این عقبنشینی در درون مجموعه با تحرکات پررنگی در حوزه انتصابات جبران شده است؛ تحرکاتی که بهگفته منابع مطلع، معطوف به چینش مدیریتی جدید و بعضاً مسئلهدار است.
در همین مسیر اسناد نشان میدهند که، شرکت «پژوهش گستران تغذیه آسان» ـ که از مجموعههای فعال در حوزه غذای نوزاد بهشمار میرود ـ نقشی محوری نیز در این خصوص ایفا میکند.
بررسی آگهیهای روزنامه رسمی نشان میدهد نام افرادی در هیأتمدیره این شرکت ثبت شده که با مجموعهای از شرکتهای زیرمجموعه یکی از بزرگترین هلدینگهای خصوصی کشور، یعنی «گلرنگ»، ارتباط مستقیم دارند. بر اساس گزارشهای رسانهای معتبر، این هلدینگ از طریق شبکهای موسوم به «حلقه داوود» در بدنه برخی نهادهای صنعتی نفوذ کرده است. رد پای این حلقه در بسیاری از تصمیمات و اقدامات اقتصادی به چشم میخورد؛ تا جایی که موضوع به مجلس شورای اسلامی نیز کشیده شد و شماری از نمایندگان، وزیر کار را به دلیل ناکارآمدی در مهار نفوذ سیاسی افراد وابسته در مجموعههای حساس، تهدید به استیضاح کردند.
با وجود این هشدارها، این شبکه بهجای اتکا به شایستهسالاری، افراد نزدیک به خود را بر صنایع مهم و حیاتی تحمیل میکند؛ روندی که در نهایت به تضییع حقوق مردم و تضعیف نظام تصمیمگیری منجر میشود. براساس مستندات موجود، یکی از افراد مرتبط با همین هلدینگ ـ که طبق رأی دیوان عدالت اداری در زمره نیروهای اخراجی آن نیز بوده ـ اکنون با لابیهای سیاسی بهعنوان یکی از گزینههای اصلی مدیرعاملی پگاه مطرح شده است.
اتصال ساختاری حلقه نفوذ در قالب قرارداد همکاری
نسخهای از قرارداد پنجصفحهای میان «پگاه شیر خشک نوزاد» و «پژوهش گستران تغذیه آسان» که به دست خبرگزاری آنا رسیده، نشان میدهد پگاه تولید غذای نوزاد را برای این شرکت خصوصی بر عهده گرفته و حتی خطوط تولید خود را در اختیار آن قرار داده است. حساسیت این قرارداد زمانی دوچندان میشود که یکی از مدیران ارشد این شرکت خصوصی ـ که سابقه فعالیت در شرکتهای تابعه هلدینگ گلرنگ را دارد و پیشتر نیز از متقاضیان خرید سهام پگاه بوده ـ اکنون بهعنوان نامزد مدیرعاملی این مجموعه معرفی شده است.
این فرآیند که مصداقی روشن از الگوی کلاسیک «دربگردان مدیریتی» به شمار میرود، بهواسطه نقشآفرینی آقای «ف.م» برجستهتر شده است؛ فردی که بنا بر اسناد موجود، به دلیل تخلفات متعدد، سابقه اخراج انضباطی دارد، اما اکنون با حمایت «حلقه داوود» و پشتیبانی هلدینگ گلرنگ به یکی از گزینههای اصلی مدیریت پگاه تبدیل شده است. چنین روندی، در هیچ چارچوب مدیریتی قابل دفاع نیست؛ بهویژه در مجموعهای که وظیفهای حاکمیتی و حساس در حوزه امنیت غذایی بر عهده دارد.
این انتصاب نهتنها پرسشهای جدی درباره بیتوجهی به شایستهسالاری ایجاد میکند، بلکه نمونهای بارز از تعارض منافع را رقم میزند؛ فردی که طبق رأی قانونی اخراج شده، اکنون با اتکا به همان شبکههای نفوذ، در آستانه تسخیر یکی از مهمترین کرسیهای مدیریتی صنعت لبنیات قرار گرفته است. چنین ترکیبی از نفوذ خصوصی و مسئولیت عمومی میتواند سلامت تصمیمگیریهای حاکمیتی در حوزه حساس غذا و سلامت را به خطر انداخته و حقوق مردم را بهطور مستقیم تحت تأثیر قرار دهد.
امنیت غذایی زیر سایه تغییر ساختاری
جمعبندی اسناد و رویدادهای مطرحشده، تصویری نگرانکننده از یک جابجایی آرام اما هدفمند در ساختار قدرت صنایع غذایی کشور ترسیم میکند؛ جابجاییای که در آن، پگاه ماهها بدون مدیریت باقی مانده و در چنین مقطع حساسی، نهتنها نقش تنظیمگری خود را از دست داده، بلکه شبکهای از ارتباطات شرکتی و مدیریتی در تلاش است مسیر انتخاب مدیر آینده را تحت تأثیر قرار دهد.
در این میان، نهادهای ناظر ـ که وظیفه حراست از شفافیت، صیانت از حقوق عمومی و جلوگیری از شکلگیری تعارض منافع را بر عهده دارند ـ سکوت اختیار کردهاند؛ آن هم در شرایطی که افشاگریهای مستند و هشدارهای مکرر درباره این روند منتشر شده است. تداوم این بیعملی، نهتنها حقوق مردم و منافع عمومی را در معرض سوءاستفاده قرار میدهد، بلکه این پیام خطرناک را به متخلفان منتقل میکند که دروازههای نفوذ همچنان باز است و منافع خصوصی میتواند بر منافع ملی مقدم شمرده شود.
ضرورت ورود نهادهای ناظر برای صیانت از امنیت غذایی
در شرایطی که ابهامهای مدیریتی، شائبههای انتصابات غیرتخصصی و نگرانیها درباره اثرگذاری این روند بر کیفیت و قیمت محصولات لبنی رو به افزایش است، ورود نهادهای ذیصلاح ـ از دستگاههای نظارتی گرفته تا سیاستگذاران بخش غذا و کشاورزی ـ ضرورتی انکارناپذیر به نظر میرسد. نظارت مؤثر و ورود بهموقع این نهادها میتواند با شفافسازی فرایندها، صیانت از حقوق مصرفکننده و جلوگیری از هرگونه تهدید نسبت به امنیت غذایی کشور، ثبات و اعتماد را به یکی از حیاتیترین صنایع بازگرداند و نقش پایدار آن را در ساختار تولید و سلامت غذایی کشور تقویت کند.
آغاز یک پرونده گسترده؛ پشتپردههایی که هنوز ناگفته ماندهاند
این گزارش، بخش نخست از یک پرونده گسترده است و مستندات بیشتری درباره تصمیمسازان صنعت لبنیات و شرکتهای تابعه سایهنشین وجود دارد؛ پروندهای که در صورت لزوم، در روزهای آینده بخشهای دیگری از آن منتشر خواهد شد و تصویری شفافتر از پشتپرده «حلقه داوود» و نزدیکان وزیر رفاه در این تحولات ارائه میدهد.
source