گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، فرشید محمدیمجد: گاز طبیعی به دلیل مزایای اقتصادی و زیست محیطی توانسته بخش زیادی از سبد انرژی کشور را تشکیل دهد. رشد بیرویه مصرف این انرژی با ارزش، لزوم سیاستگذاری در مصرف گاز را دو چندان کرده است.
در این راستا شورای عالی انرژی «سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی در کشور تا افق ۱۴۲۰» را در مهر ۱۳۹۹ مصوب کرد. این سند در پنج بخش تنظیم شده است. یکی از بخشهای آن سیاستهای بهینه سازی مصرف گاز در نیروگاهها است.
بهینه سازی مصرف گاز در نیروگاهها
سند مذکور ۱۲ برنامه برای بهینه سازی مصرف گاز در نیروگاهها تعریف کرده است. اولین آن تامین حداکثری گاز طبیعی برای نیروگاههای حرارتی کشور است. اما از آنجا که تامین بی، چون و چرای گاز برای نیروگاهها خود انگیزه بهرهوری را کاهش میدهد، این سند میزان حداکثر را نیز مشخص کرده است. میزان تامین گاز در حوزههای مختلف به تفکیک دورههای زمانی تا سال ۱۴۲۰ در جدولی معین شده است.
بر اساس جدول فوق حداکثر تامین گاز برای نیروگاهها (یا معادل انرژی آن مانند گازوئیل و مازوت) در سال ۱۴۰۰، ۸/۲۲۵ میلیون متر مکعب در روز و در سال ۱۴۰۴، ۵/۲۳۳ میلیون متر مکعب در روز باید باشد. این درحالی است که در سال گذشته (۱۴۰۲) به طور متوسط مصرف نیروگاهها ۲۵۷ میلیون متر مکعب در روز بوده است. یعنی از میزانی که در سال ۱۴۰۰ معین شده بود نیز بیشتر بوده است.
۲۵ آذر ماه یکی از نمایندگان مجلس در توییتی علت اصلی قطعی برق و تعطیلی کشور را ترک فعل وزارت نفت عنوان کرد. این روایت از ماجرا در این روزها توسط بسیاری از سیاستمدارن نقل میشود. شخص رئیس جمهور نیز مشکل را ناترازی گاز عنوان کرده است. اما اطلاعات فوق نشان میدهد وزارت نفت بیش از تعهد خود عمل کرده است و ترک فعلی بابت تامین گاز نیروگاهها وجود ندارد.
مبنای سند برای ارقام جدول فوق چیست؟
سیاست دوم سند برای مصرف بهینه گاز در نیروگاهها از رده خارج کردن نیروگاههای حرارتی با راندمان کمتر از ۲۵ درصد است. در ادامه عنوان میشود تا سال ۱۴۰۴ باید نیروگاههای گازی به سیکل ترکیبی تبدیل شوند.
امروز ۲۹ نیروگاه حرارتی کشور راندمانی پایینتر از ۳۰ درصد دارند. یعنی ۶۰ درصد انرژی حاصل از احتراق گاز را هدر میدهند. از سوی دیگر امروز سهم نیروگاههای سیکل ترکیبی از نیروگاههای حرارتی ۴۶ درصد است. درحالیکه کمتر از یکسال تا سال ۱۴۰۴ باقی مانده است. درواقع وزارت نیرو تکالیف خود را انجام نداده است. همچنین به گفتۀ ناظر عالی شرکتهای توزیع برق ۱۱.۷ درصد تلفات انرژی در شبکه توزیع انرژی وجود دارد. بر اساس سند میزان تلفات باید به ۸ درصد برسد.
صرفا با انجام دو تکلیف فوق میزان بالایی از مصرف گاز کاسته میشد. هشت سیاست دیگر برای بهرهوری مصرف گاز در نیروگاهها نیز آمده است که هرکدام تاثیر بسزایی در مصرف گاز دارند.
مسائل فوق نشان میدهد در صنعت برق بخش زیادی از انرژی هدر میرود. گویی صنعت برق تبدیل به حفرۀ بزرگی شده است که هرچه گاز بیشتری در آن توزیع کنی، بخش زیادی از آن را مانند زباله دفع میکند. گاز طبیعیای که پتروشیمیها با ایجاد ارزش افزوده بر آن بعد از صادرات نفت، تبدیل به ارزآورترین صنعت کشور شدهاند.
میتوان گفت اگر ترک فعلی وجود داشته باشد از سوی وزارت نیرو بوده است تا وزارت نفت. در حوزه برق این وزرات نیرو بوده است که تکالیف شورای عالی انرژی را انجام نداده است. بررسی مسائل انرژی نشان میدهد حوزه انرژی سیستم پیچیدهای را شامل میشود که در صورت نگاه سادهانگارانه به آن توسط مسئولین، زیانهای جبران ناپذیری برای کشور خواهد داشت.
source