در آنا بخوانید؛
![ترامپ در میانه جنگ تعرفهای؛ وقت فروختن یک توافق خوب با ایران فرا رسیده است؟](/files/fa/news/1403/11/15/753794_450.jpg)
در شرایطی که به نظر میرسد که تمرکز ترامپ از تقابل با ایران برداشته شده است و وی مشغول جنگ تجاری با کانادا، چین و مکزیک است؛ این سوال مطرح میشود که آیا وقت نابودی نظام تحریمها علیه ایران با تحمیل توافقی مقتدرانه به ایالات متحده فرا رسیده است؟
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری آنا؛ با تکیه مجدد ترامپ بر صندلی ریاست جمهوری ایالات متحده همانطور که پیش بینی میشد بلافاصله رویایی جهانی با پدیده ترامپیسم نیز آغاز شد؛ اما به نظر میرسد که این بار رویکرد ترامپ کمی تغییر کرده است. وی پیش از تحلیف حکم ریاست جمهوری اش و همچنین در وعدههای انتخاباتی عنوان کرده بود که به جنگهای منطقهای خاتمه داده و نبردی تعرفهای و تجاری را در پیش خواهد گرفت.
پیش بینیها با توجه به عناد شدید ترامپ و حتی اطرافیانش در مواجه با جمهوری اسلامی ایران و کارنامه وی در به شهادت رساندن سردارشهید حاج قاسم سلیمانی و خروج از توافق برجام این ایده را مطرح کرده بود که ترامپ بلافاصله بعد از به دست گرفتن قدرت به مقابلهای حتی شدیدتر از دوره پیش با جمهوری اسلامی ایران خواهد پرداخت.
اما در اتفاقی عجیب ترامپ ابتدا به سراغ مقابله با دشمن سنتی خود نرفت بلکه در اقدامی عجیب بودجه فاند بگیران معاند جمهوری اسلامی ایران را به همراه برخی دیگر از بودجههایی که دولت آمریکا برای امور سیاسی در کشورهای مختلف تعیین کرده بود را قطع کرد. در عوض رئیس جمهور آمریکا با امضاء دستور العملهایی تعرفههایی را بر مبادلات تجاری بر کانادا، مکزیک و چین اعمال کرد. این تعرفهها شامل عوارض ۱۰ درصدی بر کلیه واردات از چین، عوارض ۲۵ درصدی بر واردات محصولات مکزیکی و کانادایی و همچنین عوارض ۱۰ درصدی برای واردات انرژی از کانادا میشود.
چرا این جنگ تعرفهای مهم است؟
اولین نکته قابل توجه واکنش مقامات چینی به وضع این تعرفهها بود؛ چینیها تاکید کردند که هزینه این تعرفه گذاری را شهروندان ایالت متحده خواهند پرداخت! کاناداییها نیز ایالات متحده را به وضع تعرفههای متقابل تهدید کردند. این دو واکنش به این معناست که ترامپ با علم به آسیبی که با وضع این تعرفهها به اقتصاد ایالات متحده وارد میشود، اقدام به این کار کرده و این یعنی انجام این جنگ تعرفهای بالاترین اولویت ترامپ است.
برای درک بهتر شدت آسیبی که در جنگ تعرفه متوجه اقتصادهای دو طرف میشود باید به حجم مبادلات تجاری چین و آمریکا رجوع کرد؛ بر اساس آمار منتشر شده از سوی گمرک چین، اولین شریک تجاری این کشور در شش ماه نخست سال ۲۰۲۳ ایالات متحده بوده است و چین در طول این سال بیش از ۵۰۰ بیلیون دلار به ایالات متحده صادرات داشته است. هر چند که این رقم ۸۳ بیلیون دلار نسبت به سال ۲۰۲۲ کمتر است، اما باید توجه داشت که وضع تعرفه ۱۰ درصدی یعنی آمریکاییها برای خرید همین میزان از کالاهای چینی باید ۵۰۰ میلیارد دلار هزینه بیشتری بپردازند.
البته توجه به این نکته ضروری است که وارد کردن چنین خسارت عظیمی به اقتصاد آمریکا نشانهای دال بر حماقت ترامپ نیست؛ بلکه وی چارهای جز این کار ندارد. کسری تجاری ایالات متحده در دسامبر ۲۰۲۴ از ۱۲۲ میلیارد دلار گذر کرد. این حجم از کسری تجاری بدیهی است که ترامپ را وادار به اتخاذ تصمیماتی کرده است و آن طور که از توالیهای تصمیمات وی بر میآید رفع این ناترازی حتی با وارد کردن فشار مضاعف به آمریکاییها اولویت ترامپ است.
کاسبی مکار و طماع
تجربههای گذشته از رفتار ترامپ این نکته را روشن میکند که وی بیش از آن که رئیس جمهوری سیاست مدار و ایدئولوژی گرا باشد، فردی با رویکردهای کاسب مآبانه و منفعت طلب است. این شخصیت وی هر چند که از او فردی غیرقابل پیش بینی و بیشتر از آن غیر قابل اعتماد ساخته، اما نقطه ضعفی بسیار مناسب را به مردان سیاست خارجی ایران نشان داده است؛ و آن هم امکان به چالش کشیدن نظام تحریمهای ایالات متحده با استفاده از شخصیت ترامپ است.
به همین جهت میتوان گفت در فضایی که به دلیل کسری تجاری عظیم آمریکا، ترامپ به خودزنی و فشار مضاعف بر اقتصاد این کشور روی آورده است و اولویت خود را از سیاست فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ایران به نبرد تجاری با دیگر کشورها منتقل نموده است، میتوان از این فرصت پیش آمده برای نابودی کامل بخش اقتصادی تحریمها بهره برد.
در این رابطه مشاور رسانهای وزیر اقتصاد میگوید: «جنگ تعرفهای ترامپ با کانادا، مکزیک و چین یک جنگ تمام عیار است. خوشبختانه برعکس دور پیش، اولویت او با اولویتهای نتانیاهو تفاوت زیادی دارد. این بهترین فرصت برای فروختن یک توافق خوب بین ایران و آمریکا به ترامپ است».
ترامپ دنبال دردسر نیست!
نشانهها حکایت از واقعیت قسمت دوم صحبت مشاور رسانهای وزیر اقتصاد دارد؛ چرا که نتانیاهو که برای حفظ خود در قدرت دست از جنایت در غزه و لبنان بر نمیداشت با قطعی شدن روی کار آمدن ترامپ مجبور به پذیرش شکست در نوار غزه شده و با خفت و خواری تن به آتش بس داد و ارتش رژیم صهیونیستی با مفلوکانه از مواضع خود عقب نشست. این یعنی ترامپ به وعده انتخاباتی خود در خصوص پایان دادن به جنگهای منطقهای پایبند است و این کاسب مکار دیگر نفعی در جنگ و ستیز نمیبیند و بدیهی است که در این شرایط از هر اقدام خصمانهای علیه جمهوری اسلامی ایران نیز سر بازخواهد زد.
پس میتوان گفت که هم اکنون فرصتی مناسب است تا با استفاده از موضع ضعف آمریکا و در میانه جنگ تعرفهای این کشور، توافقی درخور منافع ملی و مقتدارنه را به ایالات متحده تحمیل نماییم و نظام تضعیف شده تحریمها علیه اقتصاد جمهوری اسلامی ایران را نابود کنیم.
source