روز جمعه هفدهم مرداد «ایلیا زادحسین» ساعت 9 شب در آخرین بازی با همسالانش ناپدید شد و بعد از دو روز تلاش بیوقفه پیکر بیجان او در «جیرده» شهرستان «شفت» پیدا شد. با دستگیری متهم مشخص شد این فرد پیش از این نیز به جرایم مشابه محکوم بوده است.
به گزارش تجارت نیوز، نگاهی به آمار جهانی «کودک آزاری» که سوءاستفاده جنسی هم بخشی از آن میشود نشان میدهد که این موضوع یکی از مهمترین معضلهای موجود در سراسر جهان است. طبق آخرین آمارهای ارایه شده بیش از 300 میلیون کودک به انواع مختلف مورد آزار جنسی قرار میگیرند. در کشور ما اما این دست اتفاقات بیش از هر مساله دیگری میتواند احساسات عمومی را جریحهدار کند. اتفاقی که این روزها شهر رشت را در ماتم فرو برده هم نشان از تاثیر منفی حوادثی از این دست بر اعتماد اجتماعی مردم دارد.
بر اساس خبرهای منتشر شده روز جمعه هفدهم مرداد «ایلیا زادحسین» ساعت 9 شب در آخرین بازی با همسالانش ناپدید شد و بعد از دو روز تلاش بیوقفه پیکر بیجان او در «جیرده» شهرستان «شفت» پیدا شد. با دستگیری متهم مشخص شد این فرد پیش از این نیز به جرایم مشابه محکوم بوده و تحقیقات در حال انجام است تا واقعیتهای پنهان این تراژدی باز شود.
بررسی قتل «ایلیا» از دو منظر اجتماعی و روانی
این خبر از دو منظر قابل بررسی است. اول اینکه چرا فردی با داشتن سابقه سوءاستفاده از کودکان باید بدون هیچ هشداری آزاد بوده و باعث بروز اتفاقات تلخ بعدی شود. مساله دیگر ادعایی است که یکی از دوستان «ایلیا» با دیدن عکس قاتل مطرح کرده است. او به مادرش گفته این مرد راننده سرویس مدرسه ما بوده و چند باری هم من و دوستانم را اذیت کرده است.
قاتل ایلیا راننده سرویس مدرسه بوده است
عمق فاجعه وقتی بیشتر میشود که متوجه میشویم قاتل ایلیا که یک فرد مجرم و از قضا جرمش آزار و اذیت کودکان و دست درازی به آنها بوده به راحتی توانسته به عنوان راننده سرویس مدرسه استخدام شود. سوال اینجاست که اصولا وظیفه نظارت بر سرویس مدارس به عهده کیست؟ چرا چنین فردی توانسته در این شغل استخدام شود بدون اینکه سابقه او مورد بررسی قرار بگیرد.
بر اساس قانون، نظارت بر سرویس مدارس وظیفه کدام نهاد است؟
طبق قانون، مسئولیت نظارت بر سرویس مدارس بر عهده کارگروه ماده ۱۸ است. این کارگروه متشکل از نمایندگانی از آموزش و پرورش، انجمن اولیا و مربیان و شهرداری (نماینده سازمان تاکسیرانی) است. شهرداریها و دهیاریها نیز مسئولیت اجرایی سرویس مدارس را بر عهده دارند.
لازم به ذکر است که در مهرماه سال 1402 فرماندار تهران اعلام کرد که مسئولیت سرویس مدارس در آیین نامه جدید به شهرداری تهران سپرده شده و از مدیران مدارس خلع مسئولیت شده است.
سلامت روان رانندگان سرویس مدارس کجا ارزیابی میشود
مینا آسایش، روانشناس در این باره به تجارتنیوز میگوید: وقتی سوابق روانی افراد مورد بررسی قرار نمیگیرد و سابقه آنها به صورت درست و دقیق در یک سامانه جامع ثبت نمیشود بروز چنین اتفاقات تلخی چندان هم دور از ذهن نیست.
آسایش ادامه میدهد: چطور ممکن است فردی که سابقه آزار جنسی کودکان را داشته بتواند به عنوان راننده سرویس مدرسه استخدام شود. مساله اینجاست که زمان استخدام همه نگاهها بر ایمنی خودرو، معاینه فنی و مهارت رانندگی متمرکز است، وضعیت روانی و سلامت روحی این قشر اغلب به فراموشی سپرده میشود.
او میافزاید: بیتوجهی به این بخش، تنها به خطرات جادهای محدود نمیشود، بلکه میتواند تأثیر مستقیم و بلندمدتی بر سلامت روان و احساس امنیت دانشآموزان بگذارد. حالا اگر در این بین فردی دارای مشکلات پیچیده شخصیتی هم باشد قطعا میتواند بسیار خطرناکتر بوده و بیش از بقیه افراد امنیت کودکانی را که به او سپرده شده به خطر بیندازد.
آسایش میگوید: راننده سرویس مدرسه فقط یک راننده نیست؛ او بخشی از سیستم آموزشی است و نقش غیرمستقیمی در شکلگیری احساس امنیت و آرامش دانشآموز دارد. متأسفانه مدیریت مدارس معمولاً نگاه ابزاری به این نیروها دارد و آنها را فقط به چشم وسیله جابهجایی میبیند، در حالی که سلامت روان آنها بخشی از زنجیره ایمنی کودکان است.
نبود برنامه رسمی برای پایش سلامت روان رانندگان سرویس
او میافزاید: در واقع یکی از مشکلات اصلی، نبود برنامههای رسمی برای پایش و بهبود سلامت روان رانندگان سرویس است. در بسیاری از مدارس هیچ دوره مشاوره یا کارگاه آموزشی برای این افراد برگزار نمیشود. حتی فرصت ساده گفتوگو با مدیر یا مشاور مدرسه برای بیان مشکلاتشان فراهم نیست. این در حالی است که برخی کشورها، علاوه بر تستهای فنی دورهای، جلسات آموزش مهارتهای کنترل استرس و تعامل با کودکان را برای رانندگان اجباری کردهاند.
به گفته این رواشناس، ایجاد برنامههای غربالگری روانی، برگزاری دورههای مهارت ارتباطی و در نظر گرفتن پاداش یا مزایای شغلی برای رانندگان منظم و خوشرفتار، میتواند هم کیفیت سرویسدهی را بالا ببرد و هم امنیت روانی دانشآموزان را تضمین کند.
سلامت روان راننده باید بخشی از سیاست ایمنی مدرسه باشد
آسایش اظهار میدارد: مدیریت مدارس معمولاً مسئولیت خود را در حوزه حملونقل به عقد قرارداد با یک شرکت یا شخص راننده محدود میکنند. اما این نگاه حداقلی، مسئولیت واقعی آنها را کمرنگ میکند. مدیر مدرسه باید سلامت روان راننده را بخشی از سیاست ایمنی مدرسه بداند و نظارت مستمر بر آن داشته باشد.
او در پایان میگوید: همانطور که مدرسه برای معلم دوره ضمنخدمت برگزار میکند تا کیفیت آموزشی بالا برود، باید برای راننده هم دورههای آموزشی در زمینه کنترل هیجان، مدیریت خستگی و تعامل با دانشآموزان برگزار شود. این هزینه نیست، سرمایهگذاری برای امنیت بچههاست.
پیامدهای تابو کردن معضلات و آسیبهای اجتماعی در جامعه / چقدر جامعه از افراد «پدوفیل» میداند
پرویز قلی زاده، جامعهشناس نیز در مورد حادثه تلخ قتل «ایلیا زادحسین» پسر ۱۰ سالهای که مورد آزار جنسی قرار گرفت و جان خود را از دست داد میگوید: راهکار شکست خورده پنهانکاری آسیبهای اجتماعی عامل قربانی شدن افراد است. عموما مساله افراد پدوفیل در جامعه ما یکی از تابوهایی است که مورد بررسی قرار نگرفته و مطرح نمیشود. اطلاعرسانی در این زمینه به افراد جامعه داده نشده و بسیاری از بچهها و خانوادههایشان قربانی همین عدم اطلاعرسانی میشود.
او در مورد ادعای یکی از دوستان «ایلیا» مبنی بر اینکه قاتل راننده سرویس مدرسه بوده نیز اظهار میدارد: در اکثر کشورهای دنیا به خصوص کشورهای پیشرفته مساله جلوگیری از فعالیت افراد «پدوفیل» بسیار جدی است. پلیس سایبری پر قدرتی در این زمینه فعالیت میکند و از طرف دیگر اگر فردی حتی یک بار برای چنین جرمی دستگیر شود قطعا اسم و عکس و مشخصات او در سایت مربوط به افراد مجرم ثبت خواهد شد.
این جامعهشناس ادامه میدهد: در واقع این کشورها از بیآبرو کردن افراد پدوفیل هیچ ابایی ندارند. اما در کشور ما این مسایل اصلا مطرح نمیشوند و نتیجه چنین پنهان کاریهایی میشود همین اتفاقات تلخ و تکاندهنده در حالی که اگر این فرد با توجه به سابقهای که داشته به عنوان یک فرد خطرناک به جامعه معرفی میشد شاید از قتل یک کودک بیگناه جلوگیری میشد.
با پنهانکاری مشکلات و آسیبهای اجتماعی حل نمی شود / بیاطلاعی افراد از آمار واقعی معضلات عامل بروز اتفاقات تلخ است
قلیزاده در بخش دیگری از سخنان خود اظهار میدارد: مساله اینجاست که عموما آمار و ارقامی که از آسیبها و معضلات اجتماعی در کشور ما منتشر میشود هیچ کدام دقیق نیست. در واقع این آمارها معمولا با جرح و تعدیل همراه است در حالی که هیچ دستهبندی درست و مدونی هم ندارند.
او میافزاید: همین نوع برخورد باعث میشود تا در بسیاری از شهرها و استانهای کشور و به خصوص شهرهایی که فاصله قابل توجهی با مراکز استان دارند نسبت به این آسیبها بیاطلاع بوده و یا درک درستی از آن نداشته باشند. همین بیاطلاعی عامل بسیاری از اتفاقات تلخی است که رخ میدهد.
source