تحریم، در قرن بیست‌ویکم به ابزاری راهبردی برای سلطه تبدیل شده است؛ سلاحی که جای بمب و موشک را در معادلات جهانی گرفته و در سکوت، معیشت ملت‌ها را نشانه می‌رود. ایران در چهار دهه گذشته یکی از مهم‌ترین میدان‌های این نبرد اقتصادی بوده و در برابر فشار‌های نظام سلطه، مسیر تازه‌ای از استقلال و خوداتکایی را ترسیم کرده است.

جنگ اقتصادی، چهره مدرن استکبار/ وقتی اقتصاد به ابزار قدرت بدل می‌شود

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ ۱۳ آبان یادآور روزی است که ملت ایران فریاد «نه» به سلطه را در تاریخ ثبت کرد. روزی که نماد مبارزه با استکبار جهانی شد اما این مبارزه در عصر جدید، از خیابان‌ها و میدان‌های سیاسی به عرصه‌های اقتصادی و مالی کشیده شده است. امروز، تحریم و فشار اقتصادی جای گلوله و تفنگ را گرفته‌اند و جنگی خاموش، اما عمیق در جریان است؛ جنگی که هدفش تسلیم ملت‌ها در برابر نظام سلطه مالی و اقتصادی جهان است. در چنین شرایطی، ایران با تکیه بر راهبرد اقتصاد مقاومتی و باور به توان داخلی، مسیر متفاوتی را برگزیده و نشان داده است که می‌توان در میدان نبرد اقتصادی نیز ایستادگی کرد و از دل فشار، استقلال آفرید.

 

اقتصاد مقاومتی در میدان تحریم؛ راهبردی برای استقلال واقعی

 

در جهان امروز، سلطه اقتصادی به ابزار اصلی استکبار جهانی تبدیل شده است. جنگ‌ها دیگر تنها در میدان نبرد نظامی رخ نمی‌دهند، بلکه در شبکه‌های مالی و زنجیره‌های تأمین جهانی جریان دارند. ایران از نخستین روز‌های پیروزی انقلاب اسلامی با چنین جنگی روبه‌رو بوده است؛ تحریم‌هایی که از نفت و بانک تا دارو و فناوری را دربر گرفته‌اند.

 

در برابر این فشار، جمهوری اسلامی با الهام از سیاست‌های کلان اقتصاد مقاومتی، مدل تازه‌ای از مقاومت فعال اقتصادی را پی‌ریزی کرد. اقتصاد مقاومتی، پاسخی استراتژیک به جنگ اقتصادی استکبار است؛ راهبردی که بر پایه درون‌زایی، مردمی‌سازی، عدالت‌محوری و تعامل هوشمند با جهان طراحی شده است.

 

طی سال‌های اخیر، بومی‌سازی فناوری در صنایع کلیدی، رشد شرکت‌های دانش‌بنیان، و گسترش صادرات غیرنفتی، نمود‌های عملی این سیاست بوده‌اند. امروز بخش بزرگی از کالا‌های استراتژیک در داخل کشور تولید می‌شوند و اقتصاد ایران در برابر شوک‌های بیرونی مقاوم‌تر از گذشته است.

 

از تحریم تا توانمندی؛ پیشرفت در فناوری و خودکفایی در دل فشار

 

تحریم‌ها در ظاهر با هدف تضعیف اقتصاد ایران اعمال شدند، اما در عمل به محرکی برای شکوفایی ظرفیت‌های داخلی تبدیل شدند. محدودیت واردات و دسترسی به فناوری، انگیزه‌ای برای توسعه دانش فنی بومی ایجاد کرد. شرکت‌های جوان و مراکز نوآوری در حوزه‌های دارویی، پتروشیمی، فناوری اطلاعات، تجهیزات پزشکی و کشاورزی توانستند با اتکا به توان داخل، نیاز‌های کشور را تأمین کنند.

 

همزمان، مسیر تجارت خارجی ایران نیز متحول شد. بسته‌شدن در‌های غرب، فرصت تازه‌ای برای همکاری با شرق و جنوب جهان فراهم کرد. امروز بخش مهمی از تجارت خارجی کشور با چین، روسیه، هند، ترکیه و کشور‌های آسیای مرکزی انجام می‌شود؛ همکاری‌هایی که بر پایه ارز‌های محلی و توافقات دوجانبه شکل گرفته و از سلطه دلار فاصله گرفته‌اند.

 

این تحولات، نشانه‌ای از تغییر در الگوی توسعه اقتصادی است؛ تغییری که تحریم را از تهدید به فرصت تبدیل کرده و استقلال اقتصادی را از شعار به واقعیت نزدیک‌تر ساخته است.

 

نظام مالی جهان؛ چهره پنهان استکبار

 

یکی از مهم‌ترین جلوه‌های سلطه مدرن، سلطه مالی است. آمریکا و متحدانش با در اختیار داشتن نظام بانکی بین‌المللی، سوئیفت و صندوق‌های مالی جهانی، عملاً ابزار کنترل اقتصادی کشور‌ها را در دست دارند. نهاد‌هایی مانند صندوق بین‌المللی پول (IMF) و بانک جهانی (World Bank) در ظاهر به‌دنبال توسعه اقتصادی هستند، اما در عمل، بسیاری از دولت‌ها را از طریق وام‌های مشروط و سیاست‌های ریاضتی، به وابستگی مزمن سوق داده‌اند.

این شبکه مالی جهانی، ساختاری ناعادلانه ایجاد کرده که تصمیم‌گیری‌های اقتصادی ملت‌ها را در چارچوب منافع قدرت‌های بزرگ محدود می‌کند. تحریم‌های یک‌جانبه و مسدودسازی دارایی‌های کشورها، جلوه آشکار همین استکبار مالی است که بی‌هیچ مجوز بین‌المللی، سرنوشت ملت‌ها را تحت کنترل می‌گیرد.

 

بریکس و نظم اقتصادی نو

 

در برابر سلطه اقتصادی غرب، روندی جدید در حال شکل‌گیری است. قدرت‌های نوظهوری مانند چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی با ایجاد ائتلاف‌هایی همچون بریکس و سازمان همکاری شانگهای، تلاش می‌کنند نظمی چندقطبی در اقتصاد جهانی پدید آورند.

 

پیوستن ایران به این سازوکارها، بخشی از استراتژی کلان کشور برای حضور فعال در نظم اقتصادی نوین است. هدف این حرکت، کاهش وابستگی به دلار، گسترش تجارت با ارز‌های محلی، و شکل‌دهی به شبکه‌ای از همکاری‌های مالی عادلانه‌تر است. ایجاد بانک توسعه بریکس، مبادلات کالایی غیر دلاری، و راه‌اندازی رمزارز‌های ملی، نمونه‌هایی از تلاش جهانی برای پایان دادن به انحصار مالی غرب به شمار می‌روند.

 

در چنین فضایی، ایران با تکیه بر تجربه چهل ساله‌ی مقاومت اقتصادی، می‌تواند یکی از بازیگران محوری در شکل‌دهی به نظم نوین اقتصادی آسیا و جهان باشد.

 

علم، تولید و مردم؛ ارکان سه‌گانه مقاومت اقتصادی

 

اقتصاد مقاومتی تنها در سیاست‌های کلان دولتی خلاصه نمی‌شود، بلکه بر سه پایه‌ی اصلی استوار است: علم بومی، تولید ملی و مشارکت مردمی. دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی با تولید فناوری داخلی، پایه دانشی این مقاومت را شکل می‌دهند. تولیدکنندگان و کارآفرینان جوان، جبهه عملی مبارزه با وابستگی هستند، و مردم، با انتخاب آگاهانه و مصرف کالای ایرانی، پشتیبان اصلی این جهاد اقتصادی محسوب می‌شوند.

 

این ترکیب منسجم، باعث شده است که جنگ اقتصادی به‌رغم فشار‌های سنگین، به فرصتی برای بازسازی و رشد درونی اقتصاد ایران تبدیل شود. در واقع، همان‌طور که انقلاب اسلامی استقلال سیاسی را برای ملت ایران به ارمغان آورد، تحقق کامل اقتصاد مقاومتی می‌تواند استقلال اقتصادی را نیز تثبیت کند.

 

دوران کنونی، عصر نبرد اراده‌هاست؛ نبردی که در آن، گلوله‌ها جای خود را به تحریم، و میدان نبرد به بازار و نظام بانکی داده‌اند. استکبار جهانی با ابزار‌های مالی و اقتصادی می‌کوشد استقلال ملت‌ها را در هم بشکند، اما تجربه ایران نشان داده است که می‌توان در برابر این سلطه ایستاد.

 

تحریم، اگرچه فشارآور است، اما برای ملت‌هایی که ایمان و اراده دارند، می‌تواند به سکوی پرتاب استقلال تبدیل شود. امروز، جنگ اقتصادی چهره مدرن استکبار است؛ نبردی که در آن، سلاح اصلی ملت‌ها نه زرادخانه و موشک، بلکه علم، کار، و ایمان به توان ملی است.

source

توسط chaarcharkh.ir