مجید سیاری، در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری آنا، درباره وضعیت بحرانی آب در پایتخت و ضرورت بازچرخانی پسابها اظهار کرد: مسئله بحران آب در تهران نهتنها یک هشدار بلکه زنگ خطری بسیار جدی است؛ هم برای مصرفکنندگان و هم برای مدیران منابع آبی کشور. متأسفانه سالهاست که این هشدارها داده شده، اما کمتر به آن توجه جدی شده است.
تمرکز جمعیت، ریشه اصلی بحران آب در پایتخت
مدیرکل سابق دفتر طرح و برنامه شرکت مدیریت منابع آب ایران، با اشاره به نابسامانی تمرکز جمعیتی در استان تهران افزود:مشکل ما از جایی دیگر آغاز شده است. استان تهران با توجه به ظرفیت طبیعی منابع آبی خود، توان تأمین نیاز ۱۴ میلیون نفر جمعیت را ندارد. در بهترین حالت، این ظرفیت برای جمعیت کمتر از ۲ میلیون نفر کافی است.
وی اظهار داشت: برای تأمین نیاز فعلی شهر تهران مجبور شدهایم از حوزههای آبریز مجاور مانند طالقان، لار، مازندران و حتی حقآبه گرمسار و ورامین برداشت کنیم و این انتقالها باعث آسیب جدی به آن مناطق شده است.
سهم ۵۰ درصدی کشاورزی از منابع آبی تهران
مدیرکل سابق دفتر طرح و برنامه مدیریت منابع آب یادآور شد:سالانه حدود ۴ میلیارد مترمکعب آب در استان تهران مصرف میشود که ۵۰ درصد آن به مصارف شرب و ۵۰ درصد دیگر به کشاورزی اختصاص دارد. در چنین استانی، که با بحران آب روبهروست، این سهم برای بخش کشاورزی قابل توجیه نیست.
وی ادامه داد: در حالی که مصرف آب شرب در شهر تهران حدود ۱.۳ تا ۱.۴ میلیارد مترمکعب است، انتظار میرود حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد این آب به صورت فاضلاب بازگردد تا پس از تصفیه مجدداً مورد استفاده قرار گیرد؛ اما متأسفانه، نه شبکه جمعآوری فاضلاب کامل است و نه تصفیهخانهها به میزان کافی احداث شدهاند.
در حال حاضر بخشی از فاضلاب تولیدشده بدون تصفیه کافی به مناطق جنوبی تهران منتقل میشود و برای آبیاری اراضی کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد، که این خود منبع آلودگی و بروز بیماریهاست. این در حالی است که کشورهایی با بارندگی مشابه، مانند ترکیه، از منابع آبی خود چندین برابر کارآمدتر بهرهبرداری میکنند
عوامل اجتماعی و فرهنگی در ناکامی مدیریت مصرف
کارشناس حوزه منابع آبی،در ادامه گفت:فرهنگ صرفهجویی و مصرف بهینه هنوز در جامعه ما نهادینه نشده است. با وجود هشدارهای مکرر و اطلاعرسانیهای تابستانی، هنوز در سطح شهر شاهد هدررفت گسترده آب هستیم. بر اساس آمار، بیش از سه میلیون نفر اتباع خارجی نیز در تهران ساکن هستند که این موضوع خود فشار مضاعفی بر منابع آب شهر وارد کرده است.
تجربه تفاهمنامه بازچرخانی در فضای سبز شهر
سیاری افزود: در سال ۱۳۹۹ تفاهمنامهای میان شهرداری تهران و وزارت نیرو امضا شد که بر اساس آن بخشی از پساب تصفیهشده برای آبیاری فضای سبز پایتخت مورد استفاده قرار گیرد. در آن زمان، میزان مصرف آب فضای سبز حدود ۱۸۰ میلیون مترمکعب بود و قرار بود این مقدار با استفاده از پساب به ۲۵۰ میلیون مترمکعب برسد. هرچند گام مثبتی برداشته شد، اما با برآورد مصرف حدود ۶۰۰ تا ۶۵۰ میلیون مترمکعبی مورد نیاز برای کل فضای سبز تهران در افق طرح، هنوز فاصله زیادی تا نقطه مطلوب وجود دارد.
لزوم نگاه سیستمی و اجرایی
سیاری تأکید کرد: بحران آب تهران فقط با احداث تصفیهخانه و لولهگذاری حل نمیشود. این مسئله باید در سطح ملی، اقتصادی و جمعیتی مدیریت شود. اگر روند فعلی ادامه یابد، نه منابع آب پاسخگو خواهد بود، نه سلامت و زیستپذیری این کلانشهر.
مدیرکل سابق دفتر طرح و برنامه شرکت مدیریت منابع آب ایران درباره وضعیت بحرانی آب در تهران اظهار داشت:فاصله میان وضعیت بازچرخانی پساب در تهران با شرایط مطلوب، بسیار زیاد است. اما قصه اصلی نه در سیستم تصفیه فاضلاب، بلکه در جمعیتی نهفته است که فراتر از ظرفیت طبیعی این استان در پایتخت متمرکز شدهاند.
وی با اشاره به بحثهای اخیر درباره تخلیه احتمالی تهران افزود:آنچه از سخنان رئیسجمهور برداشت شد، برنامهریزی برای تخلیه شهر نبود، بلکه نوعی هشدار بود تا بگوید اگر با همین روند ادامه دهیم، شرایط زیستی در تهران بهگونهای میشود که ناگزیر از ترک آن خواهیم شد.
رفتار ما با واقعیت اقلیم هماهنگ نیست
سیاری با تأکید بر نقش رفتار شهروندان در تشدید بحران آب گفت: باید رفتار خود را متناسب با اقلیم خشک و کمآب کشور تغییر دهیم. در شهری چنین خشک، نباید انتظار داشته باشیم هر روز استخرهای پرآب در اختیار داشته باشیم. در گذشته، نیاکان ما با کمترین منابع آب زندگی میکردند، بدون اینکه احساس کمبود کنند. مشکل امروز این است که ما با انتقالهای گسترده، آب را از نقاط مختلف آوردیم و مردممان هیچگاه طعم کمآبی را حس نکردند.
وی افزود:من با تلخی میگویم از این خشکسالی خوشحالم؛ چون باعث شد مردم بالاخره واقعیت کمبود را درک کنند.ای کاش برخی سدها ساخته نمیشد تا بحران زودتر خود را نشان میداد و جامعه بهموقع به آن واکنش میداد.
عدم فرهنگسازی از سوی دولتها
این کارشناس منابع آبی در ادامه اظهار داشت:در پنج دهه اخیر، متأسفانه فرهنگسازی درست درباره مصرف آب صورت نگرفته است. مردم همیشه آب را در دسترس دیدند و هیچگاه احساس نگرانی نکردند. سیاستهایی همچون افزایش قیمت قبض آب نیز نتوانست رفتار مصرفی را تغییر دهد. بسیاری میگفتند پولش را میدهیم، مهم نیست، و این یعنی نظام آگاهیبخشی شکستخورده است.
وی اضافه کرد:دولتها نیز به جای اصلاح الگوی مصرف، با سدسازیهای متوالی و انتقالهای بیرویه آب به پایتخت، عملاً بحران را پنهان کردند. این روند سبب انباشت مشکلات و تبدیل آن به بحرانی بزرگ و شرمآور برای شهری مانند تهران شد.
تهران؛ شهری که دیگر ظرف ندارد
سیاری تأکید کرد:اکنون موضوع تأمین آب جدید برای تهران عملاً به پایان رسیده است. دیگر جایی برای انتقال آب از نقاط دورتر وجود ندارد. هرگونه طرح انتقال تازه، چرخه معیوبی ایجاد میکند: آب جدید میآوریم، جمعیت جدید جذب میکنیم، و باز همان بحران تکرار میشود. تهران مثل یک چاه ویلی است که ته ندارد؛ هرچقدر آب در آن بریزیم پر نمیشود.
سه محور نجات: مدیریت تقاضا، مدیریت مصرف و افزایش بهرهوری
در شرایط کنونی بحران آبی در کشور، باید بهطور جدی سه مسیر را دنبال کنیم: مدیریت تقاضا، مدیریت مصرف، و افزایش بهرهوری. سه گزینه ای که از گذشته تا کنون با توجه به اهمیتش، کمتر به آن توجه شده است
وی در توضیح مدیریت تقاضا افزود:برای نمونه، وقتی یک خانه دو یا سهطبقه تخریب میشود و جای آن بیست واحد مسکونی میسازند، شرکت آب و فاضلاب بدون محدودیت برای همه واحدها کنتور صادر میکند. فلسفه حق اشتراک این است که شرکت بتواند زیرساختی برای ارائه خدمت ایجاد کند، اما سؤالم از مسئولان این است که وقتی آب کافی نداریم، این حق اشتراک به چه معناست؟ نمیشود پول اشتراک گرفت بدون اینکه آبی برای تحویل وجود داشته باشد.
تراکمفروشی؛ تشدیدکننده بحران جمعیتی
سیاری در ادامه، یکی از معضلات ساختاری تهران را تراکمفروشی دانست و گفت:درآمد شهرداری تا حد زیادی وابسته به فروش تراکم است. خانهای دوطبقه تخریب میشود و جای آن بیست طبقه ساخته میشود. وقتی خود شهر ظرفیت جمعیتی ندارد، این سیاست در واقع افزودن فشار به منابع محدود است.
وی تأکید کرد:بحران آب تهران مسئلهای تکوجهی نیست؛ فقط وزارت نیرو یا مردم مقصر نیستند، بلکه شهرداریها، دولتها و سیاستگذاران شهری همگی در این وضعیت سهم دارند.
مدیرکل سابق دفتر طرح و برنامه شرکت مدیریت منابع آب ایران تاکید کرد:اکنون زمان آن رسیده که مسئله آب تهران را با نگاهی ملی و چندوجهی ببینیم. دیگر نه سدسازی، نه انتقال آب، و نه افزایش تعرفهها کارساز نیست. تنها راه نجات، اصلاح رفتارها است.
فروش تراکم، تشدید بحران و غفلت از محدودیت منابع
سیاری گفت: این شهر ظرفیت جمعیتی ندارد، اما ما همچنان تراکم میفروشیم و مردم را به استقرار بیشتر در تهران تشویق میکنیم. این روند خطرناک است و با توان زیستی و آبی پایتخت در تضاد کامل قرار دارد.
وی افزود:در طرحهایی مانند مسکن مهر یا مسکن ملی، قرار بود فرد مستأجر مالک شود، اما عملاً با توسعه این طرحها در شهرهای اطراف تهران، بار جدیدی بر منابع آب تحمیل شد. وزارت نیرو در آن زمان یادآوری میکرد که وقتی مستأجر از یک واحد به واحد دیگر منتقل میشود، نیازی به تخصیص جدید آب نیست، اما سیاستگذاران گفتند نه، ما آب جدید میخواهیم. در نهایت حتی کار به تشکیل دفتری تحت عنوان تأمین آب و برق مسکن مهر رسید تا آب جدید برای آن پروژهها تخصیص یابددر حالی که اساساً چنین منابعی وجود نداشت.
ضرورت مدیریت مصرف در سطح خانوار
سیاری گفت:مدیریت مصرف واقعی یعنی ورود به جزئیات رفتار خانوار. در بسیاری از خانههای قدیمی فقط یک کنتور وجود دارد و، چون هزینه آب بین چند واحد تقسیم میشود، هیچ انگیزهای برای صرفهجویی باقی نمیماند. گاهی حتی نوعی لجبازی میان ساکنان شکل میگیرد که اگر من پول آب را میدهم، پس میتوانم بیشتر مصرف کنم.
وی افزود:اگر دولت بیاید و برای این ساختمانها بدون اینکه بار مالی برای مردم ایجاد کند، کنتورهای جداگانه نصب کند، همان اقدام خودش باعث مدیریت مصرف میشود. این تجربه موفق در حوزه انرژی هم وجود داشته؛ همان روزی که وزارت نیرو لامپهای کممصرف را با یارانه در اختیار مردم گذاشت، یک تغییر جدی در الگوی مصرف برق ایجاد شد.
سیاری ادامه داد:در بسیاری از کشورهای دیگر، شیرآبها و سردوشها به قدری دارای کاهنده هستند که آب بسیار محدود و هدفمند خارج میشود. کافی است به فرودگاهی یا هتلی در خارج از کشور سر بزنید تا ببینید چگونه آب بهینه جریان دارد. اما در ساختمانهای ما، کافی است شیر آب را باز کنید تا بفهمید چه فشار شدیدی از هدررفت وجود دارد. اگر کمآبیم، چرا چنین فشارهایی باید برقرار باشد؟ اینجا همان نقطه ضعف در مدیریت مصرف است.
بهرهوری؛ حلقه فراموششده سیاستگذاری
وی گفت: بهرهوری یعنی استفاده بهینه از هر قطره آب. اگر کولری داریم که با مصرف کمتر میتواند همان خنکی را ایجاد کند، باید جایگزین شود. ابزار فنی مدرن میتوانند با کاهش انرژی و آب، همان عملکرد را حفظ کنند. اما این فناوریها هنوز در بازار ایران بهصورت عمومی در دسترس نیستند.
چهار اهرم کلیدی برای عبور از بحران
سیاری افزود:برای عبور از بحران آب پایتخت، باید چهار اهرم اصلی همزمان فعال شود: فرهنگی، قانونی، قیمتی و فنی.
وی گفت:فرهنگسازی رکن نخست است. مردم باید درک کنند صرفهجویی فقط به خاطر جریمه نیست؛ بلکه اندیشه و فرهنگ باید نقش بازدارنده داشته باشد. نمیشود کسی بگوید قبضش را میدهم و تمام. این طرز فکر باید اصلاح شود.
وی افزود:در قوانین ساختوساز برای فاصله پنجرهها ضوابط دقیق داریم، اما برای مهمترین منبع حیات آب تقریباً هیچ. ما قانون الزامآوری برای نصب کنتور جدا در ساختمانهای چندواحدی نداریم. حتی برچسب مصرف آب برای تجهیزات خانگی تعریف نشده است، در حالی که سالهاست برچسب انرژی داریم. بدون نظام الزام قانونی، هیچ سیاست مصرفی به نتیجه نمیرسد.
وقتی از مردم انتظار صرفهجویی داریم، باید ابزارش را هم فراهم کنیم. آیا در بازار داخلی واقعاً شیرآلات و سردوشهای کممصرف با قیمت و کیفیت مناسب وجود دارد؟ خیر. پس اول باید زیرساخت فنی را فراهم کرد؛ از تولید تجهیزات استاندارد گرفته تا نصب کنتورهای جداگانه در ساختمانها
سیاری گفت:در سبد هزینه خانوار، آب عددی به حساب نمیآید. کافی است مقایسه کنید بین هزینه ماهانه آب، موبایل یا اینترنت. مردم برای چیزی که بهای اقتصادی ندارد، احساس مسئولیت نمیکنند. قیمت آب بهعنوان اهرم بازدارنده باید واقعیتر شود؛ نه بهمعنای فشار اقتصادی، بلکه برای بازنمایی ارزش حیاتی منابع.
مدیریت جامع از تقاضا تا بهرهوری
سیاری تأکید کرد:اگر این چهار اهرم در کنار سه محور اصلی مدیریت تقاضا، مدیریت مصرف و افزایش بهرهوریهمزمان فعال شوند، میتوان امید داشت تهران از بحران خارج شود. در غیر این صورت، هرگونه انتقال آب از طالقان، نمرود یا حتی دریای مازندران، فقط مسکن موقت است و نه درمان.
تهران؛ نیازمند درک جمعی از محدودیت
وی در پایان گفت:نمیشود با سیاست هرجا کم آوردیم از جای دیگر بیاوریم، این شهر را اداره کرد. تهران دیگر جایی برای آب جدید ندارد. باید بپذیریم که ظرفیت شهر پر شده و آینده آن فقط با رفتار مسئولانه و برنامهریزی واقعبینانه حفظ میشود.
source