در آنا بخوانید؛

چه چیزی باعث قطعیهای گسترده برق در سال های اخیر شده است. آیا ضعف مدیریتی، مصرف بیرویه، استخراج رمزارزها، فرسودگی شبکه برق، یا دلایل دیگر عامل اصلی بحران برق است؟
به گزارش خبرنگاراقتصادی خبرگزاری آنا، در روزهای اخیر، خاموشیهای گسترده در مناطق مختلف کشور باعث شده است که بار دیگر نگاهها به مدیریت صنعت برق و دلایل اصلی این بحران دوخته شود. مردم از خاموشیهای ناگهانی و بدون برنامه گلایه دارند، صنایع از خسارات ناشی از قطعیهای طولانیمدت صحبت میکنند، و مسئولان هرکدام دلایل متفاوتی را برای این معضل مطرح میکنند. اما واقعاً چه چیزی باعث قطعیهای گسترده برق شده است؟ آیا ضعف مدیریتی، مصرف بیرویه، استخراج رمزارزها، فرسودگی شبکه برق، یا دلایل دیگرعامل اصلی این بحران است؟ برای پاسخ به این پرسشها، باید نگاه عمیقتری به واقعیتهای پشت پرده این خاموشیها داشت.
مدیریت بحران یا بحران مدیریت؟
اگر بخواهیم بدون تعارف و با استناد به شواهد، مهمترین عامل خاموشیهای اخیر را بررسی کنیم، نمیتوان از نقش مدیریت صنعت برق در سالها و خصوصا در دولت های گذشته چشمپوشی کرد. بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه انرژی بر این باورند که بحران فعلی بیش از هر چیز ناشی از ضعف در برنامهریزی و تصمیمگیریهای کلان است. برخی تصمیمات، مانند تأخیر در اجرای طرحهای توسعه نیروگاهی، عدم سرمایهگذاری کافی در بخش تولید و توزیع برق، و حتی نبود هماهنگی بین بخشهای مختلف وزارت نیرو، همه و همه دست به دست هم دادهاند تا شبکه برق کشور بیش از هر زمان دیگری آسیبپذیر شود.
بهعنوان مثال، در حالی که کشورهای پیشرفته سالهاست روی توسعه انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کردهاند، سهم این نوع انرژیها در ایران همچنان کمتر از ۲ درصد از کل تولید برق کشور است. این در حالی است که با وجود منابع عظیم خورشیدی و بادی، ایران پتانسیل بالایی برای تولید برق از منابع پاک دارد. اما متأسفانه، طی سالهای اخیر، سیاستگذاریهای نادرست و عدم حمایت از سرمایهگذاران داخلی و خارجی باعث شده که بسیاری از پروژههای تجدیدپذیر نیمهکاره رها شوند یا اصلاً به مرحله اجرا نرسند.
مدیریت نامناسب در حوزه مصرف و کنترل بار شبکه نیز یکی دیگر از مشکلات اساسی است. در بسیاری از کشورهای دنیا، با استفاده از فناوریهای نوین، الگوهای مصرف برق را بهصورت هوشمندانه مدیریت میکنند تا در ساعات اوج مصرف، شبکه برق تحت فشار قرار نگیرد. اما در ایران، همچنان از روشهای سنتی و بعضاً ناکارآمد برای کنترل مصرف استفاده میشود. بهعنوان مثال، بهجای اعمال سیاستهای تشویقی برای کاهش مصرف، شاهد قطع گسترده برق در مناطق مختلف هستیم که نتیجهای جز نارضایتی مردم و آسیب به صنایع ندارد.
استخراج رمزارزها؛ مقصر اصلی یا قربانی سیاستهای نادرست؟
یکی از موضوعاتی که در ماههای اخیر بهعنوان یکی از دلایل خاموشیها مطرح شده، استخراج رمزارزهاست. برخی مقامات دولتی و حتی برخی رسانهها، استخراجکنندگان رمزارز را عامل اصلی کمبود برق معرفی کردهاند و حتی برخی مزارع استخراج غیرقانونی را تعطیل کردهاند. اما آیا واقعاً مصرف برق ماینرها بهاندازهای است که بتوان آن را عامل اصلی خاموشیها دانست؟
بررسیها نشان میدهد که مجموع مصرف برق مزارع قانونی استخراج رمزارز در کشور چیزی در حدود ۳ درصد از کل مصرف برق کشور است. حتی اگر میزان مزارع غیرقانونی را هم به این عدد اضافه کنیم، باز هم این مقدار در مقایسه با سایر عوامل مانند فرسودگی شبکه برق و عدم سرمایهگذاری در توسعه نیروگاهها، رقم قابلتوجهی نیست. درواقع، آنچه باعث شده استخراج رمزارزها تا این حد به چشم بیاید، نبود برنامهریزی مناسب برای استفاده بهینه از ظرفیت برق کشور است.
مصرف بیرویه؛ واقعیت یا فرافکنی؟
یکی دیگر از عواملی که برخی مسئولان برای توجیه خاموشیها مطرح میکنند، مصرف بالای برق توسط مردم است. بارها شنیدهایم که میگویند ایرانیها دو تا سه برابر استاندارد جهانی برق مصرف میکنند و اگر مردم در مصرف برق صرفهجویی کنند، مشکل خاموشیها حل خواهد شد. اما آیا این ادعا درست است؟
اگرچه مصرف بالای برق در برخی بخشها مانند دستگاههای سرمایشی واقعیتی انکارناپذیر است، اما نباید فراموش کرد که در بسیاری از موارد، این مصرف بالا ناشی از ناکارآمدی تجهیزات و زیرساختهای برق است. بهعنوان مثال، راندمان پایین نیروگاهها و اتلاف انرژی در شبکه انتقال یکی از مهمترین عواملی است که باعث میشود میزان برق موردنیاز کشور بیش از حد استاندارد باشد. علاوه بر این، سیاستهای قیمتی نیز نقش مهمی در افزایش مصرف دارند. در ایران، قیمت برق نسبت به بسیاری از کشورها بسیار پایینتر است، و این موضوع باعث شده که مردم انگیزهای برای کاهش مصرف نداشته باشند. درحالیکه اگر سیاستهای تعرفهای بهگونهای تنظیم شود که مصرف بهینه تشویق شود، بسیاری از مشکلات فعلی برطرف خواهد شد.
فرسودگی شبکه برق؛ بمب ساعتی که هرلحظه ممکن است منفجر شود
یکی از مهمترین چالشهایی که در بحث قطعی برق کمتر به آن پرداخته میشود، فرسودگی تجهیزات و زیرساختهای صنعت برق است. بسیاری از نیروگاههای کشور قدمتی بیش از ۳۰ سال دارند و راندمان آنها بهشدت پایین است. علاوه بر این، شبکه انتقال برق نیز به دلیل عدم نوسازی، با تلفات بالایی مواجه است. طبق برخی آمارها، میزان تلفات انرژی در شبکه برق ایران بیش از ۱۵ درصد است، درحالیکه این رقم در کشورهای پیشرفته کمتر از ۵ درصد است.
عدم سرمایهگذاری در توسعه و نوسازی شبکه انتقال باعث شده که بسیاری از خطوط برق در برابر تغییرات جوی و حوادث طبیعی آسیبپذیر باشند. بهعنوان مثال، در بسیاری از مناطق کشور، وزش بادهای شدید یا بارندگیهای سنگین بهراحتی باعث قطعیهای گسترده برق میشود. در چنین شرایطی، حتی اگر تولید برق در سطح مطلوبی باشد، باز هم به دلیل ضعف شبکه انتقال، نمیتوان از خاموشیها جلوگیری کرد.
مقایسه راهکارهای عربستان، قطر، ژاپن و چین در حوزه انرژی
کشورهای مانند عربستان، قطر، ژاپن و چین توانسته اند با نیاز سنجی وبهرگیری از خصوصیات جغرافیایی و ایجاد زیر ساخت های لازم صنعت تولید برق به شیو انرژی تجدید پذیر را توسعه دهند که در ادامه می خواهیم به آن بپردازیم.
در حالی که ایران با بحران خاموشیهای اخیر دست و پنجه نرم می کند در کشورهای مختلف، بهویژه در منطقه خاورمیانه و شرق آسیا، طی سالهای اخیر با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه توانستهاند نهتنها بحرانهای انرژی را مدیریت کنند، بلکه در مسیر پایداری و توسعه پایدار گام بردارند. نگاهی به تجربیات کشورهای عربستان، قطر، ژاپن و چین در استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، تفاوت رویکردها را بهخوبی نشان میدهد.
عربستان و قطر؛ سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی و تنوع منابع
عربستان سعودی بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان، سالها وابستگی شدیدی به انرژیهای فسیلی داشت. اما در یک دهه اخیر، این کشور با اجرای «چشمانداز ۲۰۳۰» بهدنبال کاهش وابستگی به نفت و توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر بوده است. پروژههایی مانند شهر نئوم (NEOM) و نیروگاه خورشیدی سکاکا، نشاندهنده تغییر سیاست عربستان در این حوزه است. این کشور با سرمایهگذاری میلیاردها دلار در انرژی خورشیدی و بادی، قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۵۰ درصد برق خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کند.
قطر نیز بهعنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان، از درآمدهای بالای خود برای توسعه زیرساختهای انرژی بهره برده است. این کشور در سالهای اخیر نیروگاههای خورشیدی بزرگی مانند الخرسعة را راهاندازی کرده که ظرفیت آن بیش از ۸۰۰ مگاوات است. علاوه بر این، قطر با سیاستهای دقیق در مدیریت مصرف، بهینهسازی شبکه برق و استفاده از فناوریهای نوین، توانسته است از خاموشیهای گسترده جلوگیری کند.
ژاپن؛ انقلاب در استفاده از انرژیهای پاک پس از فاجعه فوکوشیما
ژاپن که تا پیش از زلزله و سونامی سال ۲۰۱۱ بهشدت به انرژی هستهای وابسته بود، پس از حادثه فوکوشیما، سیاست انرژی خود را تغییر داد و به سمت توسعه انرژیهای تجدیدپذیر حرکت کرد. این کشور با سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی، بادی و همچنین فناوریهای ذخیرهسازی انرژی، توانسته است سهم انرژیهای پاک را بهطور چشمگیری افزایش دهد. پروژههای خورشیدی شناور روی آب یکی از نوآوریهای ژاپن در این حوزه است که از کمبود زمین در این کشور جلوگیری کرده و بهرهوری انرژی را بالا برده است.
یکی دیگر از نقاط قوت ژاپن، سیاستهای سختگیرانه در مدیریت مصرف انرژی است. دولت ژاپن برنامههای تشویقی گستردهای برای کاهش مصرف برق اجرا کرده و از فناوریهای هوشمند برای مدیریت مصرف در ساختمانهای مسکونی و صنعتی بهره میبرد. این کشور همچنین در توسعه باتریهای ذخیرهسازی انرژی پیشرو بوده و فناوریهایی مانند باتریهای لیتیوم-یونی و هیدروژن سبز را برای مدیریت شبکه برق خود به کار گرفته است.
چین؛ رهبر جهانی در تولید انرژی خورشیدی و بادی
چین در سالهای اخیر به بزرگترین تولیدکننده انرژی تجدیدپذیر در جهان تبدیل شده است. این کشور با سرمایهگذاری گسترده در پنلهای خورشیدی، نیروگاههای بادی و سدهای برقآبی، نهتنها نیازهای داخلی خود را تأمین کرده، بلکه یکی از صادرکنندگان بزرگ فناوریهای تجدیدپذیر به کشورهای دیگر شده است.
یکی از دلایل موفقیت چین در این حوزه، حمایت دولت از صنایع انرژی پاک و ارائه یارانههای گسترده به شرکتهای فعال در این بخش بوده است. چین همچنین با ایجاد شبکه برق هوشمند، توانسته است میزان هدررفت انرژی را کاهش دهد و کارایی سیستم توزیع برق را بهبود بخشد. علاوه بر این، چین در سالهای اخیر پروژههای عظیمی برای تولید و استفاده از هیدروژن سبز آغاز کرده که میتواند جایگزین سوختهای فسیلی در صنایع سنگین و حملونقل شود.
چرا ایران در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر عقب مانده است؟
حال باید پرسید با وجود اینکه ایران یکی از کشورهایی است که از بیشترین میزان تابش خورشیدی و پتانسیل بالای انرژی بادی برخوردار است، چرا سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تولید برق کشور همچنان کمتر از ۲ درصد است. آیا عواملی مانند عدم حمایت دولت از سرمایهگذاری خصوصی، پیچیدگیهای بروکراسی، نبود قوانین پایدار و سرمایهگذاری ناکافی باعث شده که پروژههای انرژی پاک در ایران به کندی پیش برود؟
چرا در ایران از کشورهایی مانند عربستان، قطر، ژاپن و چین با برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری بلندمدت توانستهاند وابستگی خود به سوختهای فسیلی را کاهش دهند و امنیت انرژی خود را تضمین کنند الگو برداری نمی شود. درخالی که در این کشورها علاوه بر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، سیاستهای تشویقی و تنبیهی برای مدیریت مصرف انرژی نیز اجرا کرده و موفق بودهاند و متاسفانه در ایران، هنوز برنامهای جامع برای اصلاح الگوی مصرف وجود ندارد.
راهکارها برای عبور از بحران برق در ایران
برای حل بحران برق، لازم است که نگاه جدیدی به سیاستگذاریهای این حوزه داشته باشیم. افزایش سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، حمایت از فناوریهای ذخیرهسازی انرژی، اصلاح تعرفههای برق، بهینهسازی شبکه توزیع برق ،توسعه زیرساختهای انتقال و توزیع، اصلاح سیاستهای مدیریتی ، بهبود مدیریت منابع و تشویق مردم به مصرف بهینه، همگی از جمله اقداماتی هستند که میتوانند در کوتاهمدت و بلندمدت به بهبود وضعیت برق کشور کمک کنند.
اگر سیاستهای کلان انرژی در ایران تغییر نکند، خاموشیهای امروز ممکن است به بحرانهای شدیدتر در آینده تبدیل شود. تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که با مدیریت صحیح و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، نهتنها میتوان از بحران برق عبور کرد، بلکه میتوان بهعنوان یک بازیگر مهم در بازار جهانی انرژیهای پاک مطرح شد.
مقایسه ایران با کشورهای پیشرو در حوزه انرژی نشان میدهد که بحران خاموشیهای اخیر بیش از آنکه ناشی از کمبود منابع باشد، نتیجه ضعف مدیریت، عدم سرمایهگذاری در زیرساختها و نبود سیاستگذاریهای پایدار است. درحالیکه کشورهایی مانند عربستان، قطر، ژاپن و چین بهطور جدی به سمت توسعه انرژیهای تجدیدپذیر حرکت کردهاند، ایران همچنان با مشکلاتی مانند شبکه برق فرسوده، ناتوانی در جذب سرمایهگذاری و عدم اصلاح تعرفههای برق دستوپنجه نرم میکند.
source