این وضعیت نهتنها خریدار و فروشنده را سردرگم کرده، بلکه زنجیرهتامین، قطعهسازان و نمایندگیها را نیز تحت فشار قرار داده است. فشارهای ارزی و انتظارات تورمی در کنار ابهام در سیاستهای حمایتی و سازوکارهای عرضه، تصویر کلی بازار را مبهم کرده است. از سوی دیگر، گزارشها و آمارهای بازار نشان میدهد در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ میلادی، حجم فروش و تولید در برخی زیربخشها ضعیفتر از انتظارات بوده و سهم بازار برخی برندها نیز جابهجا شده است؛ نشانهای از تغییر الگوهای تقاضا و تاثیر شوکهای بیرونی بر بازار خودرو ایران.
این شرایط برای سیاستگزار و بازیگران بازار چالشی جدی است: چگونه میتوان بین نیاز به ثبات و حفظ منافع تولیدکننده و مصرفکننده تعادل برقرار کرد؟ حسین برکان، فعال حوزه بازار خودرو در گفتوگو با «دنیایخودرو» با اشاره به تاثیرات نوسانات اخیر بهای ارز بر قیمت خودرو در بازارهای کشور گفت: «فشار ارزی، علاوهبر اثر مستقیم بر هزینه قطعات و واردات، انتظارات بازیگران بازار را نیز تغییر داده است؛ وقتی فعالان بازار انتظار تداوم تضعیف پول ملی را دارند، خودرو بهعنوان کالای سرمایهای تبدیل به ابزاری برای حفظ ارزش میشود و این خود تشدیدکننده نوسان است. در کنار این فشارها، اقداماتی مانند پیشنهاد حذف صفرهای پول ملی یا تغییرات در سیاستهای پولی و مالی میتواند پیامدهای روانی و عملی بر بازار داشته باشد که باید با دقت تحلیل شود.»
به نظر شما چه عواملی باعث شدت گرفتن نوسانات اخیر در بازار خودرو شده است؟ آیا این نوسانات را بیشتر ناشی از سیاستهای ارزی میدانید یا رفتارهای هیجانی خریداران و فروشندگان؟
عامل اصلی صریحا فشارهای ارزی است. در شرایطی که نوسانات دلار یا ارزهای موازی افزایش مییابد، هزینه واردات قطعات، مواداولیه و حتی هزینههای عملیاتی نمایشگاهها و حملونقل تحتفشار قرار میگیرد؛ این هزینهها نهایتا به قیمت تمامشده خودرو منتقل میشود. اما نکته مهم این است که بازار خودرو در ایران «حساسیت انتظاری» بسیار قوی دارد. بر این اساس حتی خبر یا شایعهای درباره جهتگیری ارزی کافی است تا معاملهگران قیمتگذاری را تغییر دهند و رفتار نقدینگی را به سمت خودرو سوق دهند یا از آن دور کنند. عامل دوم اما روانی و نهادی است.
وقتی سیاستهای قیمتی، عرضه و مقررات فروش شفاف و قابل پیشبینی نباشد، بازیگران بازار برای کاستن از ریسک، اقدام به «قفل قیمتی» یا احتکار مقطعی میکنند. فروشنده نمیفروشد مگر با قیمت دلخواه؛ خریدار هم به انتظار تثبیت مینشیند.
حاصل این فرآیند «نوسان قیمتی» است که گاهی بیش از آنکه ناشی از هزینه واقعی باشد، ناشی از ترس و انتظار است. در عمل این دو عامل (پایه ارزی و روانی-نهادی) همدیگر را تقویت کرده و نوسان را تشدید میکنند.
افزایش نرخ دلار تا چه اندازه بر قیمت خودروهای داخلی و وارداتی تاثیر گذاشته است؟ برخی کارشناسان معتقدند بازار خودرو زودتر از سایر بازارها به تغییرات نرخ ارز واکنش نشان میدهد. شما این تحلیل را تا چه حد قبول دارید؟
کاملا قبول دارم که بازار خودرو یکی از اولین بازارهایی است که به نوسانات ارزی واکنش نشان میدهد. دلیلش این است که خودرو هم کالای مصرفی است و هم کالای سرمایهای؛ وقتی انتظارات نسبت به نرخ ارز تغییر میکند، بازیگران بازار خودرو سریعتر از مصرفکنندههای روزمره یا حتی فعالان بازار مسکن واکنش نشان میدهند؛ زیرا امکان نگهداری و تبدیل سرمایه به خودرو برای بسیاری وجود دارد.
در بازار وارداتی، تاثیر مستقیم و تقریبا فوری است؛ قیمت تمامشده واردات با نوسان ارز بالا و پایین میشود. درمورد خودروهای داخلی هم، هرچند درصدی از زنجیرهتامین داخلی شده، اما وابستگی به قطعات وارداتی و مواداولیه دلاری هنوز بالاست.
بنابراین خودروسازان و قطعهسازان در مواجهه با افزایش هزینههای ارزی یا کمبود تخصیص ارزی، بهتدریج و با تاخیر قیمتها را بالا میبرند و این تاخیر خود عامل شکاف قیمت کارخانه و بازار است.
نکتهای که بازار کمتر به آن توجه میکند، نقش انتظارات قیمتی میانمدت است: وقتی نوسانات ارزی مکرر و نامطمئن باشد، بازیگران بازار ترجیح میدهند بهجای نگه داشتن پول نقد در ریال، آن را به کالایی مثل خودرو تبدیل کنند؛ این رفتار تقاضای سرمایهای فوری را بالا میبرد و فشار افزایشی بر قیمت ایجاد میکند. بنابراین «سرعت واکنش» بازار خودرو به ارز هم ناشی از ساختار خاص تقاضا و هم ناشی از ساختار هزینه در تولید و واردات است.
در هفتههای اخیر برخی نمایشگاهداران از رکود کامل معاملات خبر میدهند. آیا میتوان گفت بازار خودرو وارد مرحله «خواب قیمتی» شده است؟ به نظر شما، خریداران واقعی در این شرایط چه تصمیمی باید بگیرند؛ خرید کنند یا صبر کنند؟
بله؛ اصطلاح «خواب قیمتی» دقیقا وضعیت فعلی را توصیف میکند؛ حجم معاملات پایین است، قیمتها اعلام میشود، اما معامله ملموسی شکل نمیگیرد و نقدینگی منتظر جهتگیری قیمتی است. این فاز لزوما به معنای کاهش قیمت نیست؛ بلکه بهمعنای توقف موقت معاملات تا ظهور سیگنالهای قویتر (مثل ثبات در ارز، اعلام سیاست جدید دولت یا اصلاحات ساختاری) است.
نمایشگاهداران قیمتگیری میکنند؛ اما مشتری که مایل به خرید در آن سطح قیمتی باشد کم است؛ بنابراین معاملات متوقف میشود و بازار در حالت رکود روانی و کمحجم باقی میماند. برای خریداران واقعی (کسانی که نیاز مصرفی دارند نه سرمایهگذاری)، توصیه من این است: عجله نکنید، اما کاملا هم دست نگه ندارید.
اگر نیاز فوری ندارید، رصد دقیق مسیر نرخ ارز و سیاستهای فروش را در اولویت قرار دهید؛ درصورتی که سیگنالهای ثبات ارزی و عرضه منظم دیده شود، میتوان با چانهزنی و جستوجوی بازار ثانویه خرید منطقی انجام داد. اما اگر انتظار دارید قیمتها بهسطح قابل ملاحظهای برسد، باید بدانید که افت محسوس بها زمانی رخ میدهد که شوک هزینهای برطرف شود و این معمولا زمانبر است. بنابراین تصمیم باید ترکیبی از نیاز واقعی، ظرفیت تامین مالی و رصد بازار ارز باشد.
طرحهای اخیر دولت برای عرضه خودرو از طریق سامانههای یکپارچه تا چه حد توانستهاند ثبات در بازار ایجاد کنند و آیا ادامه سیاست قیمتگذاری دستوری میتواند باعث تشدید نوسان و کاهش اعتماد مصرفکننده شود؟
سامانههای یکپارچه در ظاهر ابزار درستی برای شفافیت عرضه هستند؛ اما کارآمدی آنها وابسته به سه شرط است: ثبات در عرضه تولیدکننده، هماهنگی نهادهای مالی و بانکی و اعتماد عمومی به اینکه تخصیص از طریق سامانه تبعیت از قواعد روشن و عادلانه است.
در عمل، وقتی عرضه از کارخانه محدود یا نامنظم باشد، یا اختلاف قیمت کارخانه و بازار زیاد بماند، سامانه نتوانسته مسیرهای غیررسمی و احتکار را حذف کند. در نتیجه، تاثیر پایدار و مثبت بر ثبات قیمتی مشاهده نشده است.
درمورد قیمتگذاری دستوری، تجربههای متعدد نشان داده که تعیین قیمت پایینتر از سطح تعادلی به شکل مصنوعی تقاضا را افزایش میدهد و ایجاد صف و رانت و نهایتا رشد قیمت در بازار آزاد را تشدید میکند. ادامه این سیاست میتواند اعتماد مصرفکننده را تضعیف کند؛ چراکه اختلاف محسوس بین قیمت رسمی و بازار آزاد انگیزه برخورداری از راههای غیررسمی را افزایش میدهد.
بنابراین اگر هدف دولت تثبیت و حمایت از مصرفکننده است، بهتر است سیاستها به سمت شفافیت عرضه، کنترل هزینههای تولید و حذف یا کاهش انگیزههای رانتجویانه حرکت کند.
با توجه بهشرایط فعلی، چشمانداز بازار خودرو تا پایان سال را چگونه ارزیابی میکنید؟ اگر ثبات نسبی در نرخ ارز ایجاد شود، آیا میتوان انتظار کاهش محسوس در قیمت خودرو را داشت یا بازار در سطح جدیدی از قیمتها تثبیت میشود؟
چشمانداز کوتاهمدت تا پایان سال بسته به دو متغیر کلیدی است: مسیر نرخ ارز و رفتار عرضه، تولید و واردات. اگر نرخ ارز بهسطحی نزدیک بهثبات نسبی برسد و سیاستگزار پیامهای قطعی درباره مدیریت تخصیص ارزی و حمایت از تولید بدهد، بازار میتواند از فاز خواب قیمتی خارج شود و حتی شاهد تعدیل قیمتی جزئی باشیم. البته تاکید میکنم «تعدیل جزئی» و کاهش چشمگیر بعید است؛ مگر اینکه همزمان هزینههای تولید، نرخ بهره و سایر اجزای تورمی نیز کنترل شود. در غیر این صورت، محتملترین سناریو تثبیت در «سطح جدید قیمتی» است: قیمتهایی که بازتابدهنده هزینههای واقعی تولید، ریسکهای ارزی و انتظارات تورمی هستند.
در این سناریو، تقاضای سرمایهای کُند میشود؛ اما تقاضای مصرفی که توان مالی دارد، بهمرور جذب بازار میشود و حجم معاملات بهصورت تدریجی برمیگردد؛ با این تفاوت که سطح قیمتی پایه بالاتر از گذشته خواهد بود.
توصیه من بهبازیگران بازار (تولیدکننده، واردکننده، نمایشگاهدار و خریدار) این است که سناریوهای مختلف را تصور کنند و برای هرکدام برنامه عملیاتی (ازجمله مدیریت نقدینگی و استراتژی قیمتگذاری) داشته باشند.
source